برچسب : نویسنده : mmkdzsa بازدید : 157 تاريخ : دوشنبه 22 بهمن 1397 ساعت: 21:36
برچسب : نویسنده : mmkdzsa بازدید : 149 تاريخ : دوشنبه 22 بهمن 1397 ساعت: 21:36
چشم هایم را گشاد و تنگ می کنم،
زل می زنم به نور ها.
می خواهم آنجا پیدایت کنم. می دانم آنجایی. مطمئنم.
سیاه ترین ها، پشت نور خود را استتار می کنند. غیر این است؟ هاه. من قایم باشک باز قدری ام. کور خواندی.
گروه 5+2...برچسب : نویسنده : mmkdzsa بازدید : 133 تاريخ : دوشنبه 22 بهمن 1397 ساعت: 21:36
"I still cannot understand how he could abandon me so unceremoniously, without any sort of goodbye, without looking back even once. The pain is like an axe that chops my heart..."
"بعد از چند ساعت يه نفر هم نوع، من رو پيدا کرد. اون رفت و با گروهي اومد تا من رو از اونجا ببرن. مثل يه بچه گريه مي کردم. نه بخاطر شوقي که از نجات يافتن داشتم، که البته داشتم. بلکه، من گريه مي کردم چون ريچارد پارکر آنقدر ساده ترکم کرده بود..."
چون تو اینقدر ساده ما رو ترک کردی. ترک کردی؟ "ویت اوت لوکینگ بک ایون وانس."
گروه 5+2...برچسب : نویسنده : mmkdzsa بازدید : 168 تاريخ : دوشنبه 22 بهمن 1397 ساعت: 21:36